Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

15اسفند

 از بیدار شدن دردناک تا بیداری روحانی 15                   اسفند

«وقتی به اقرار عجز خود نیاز پیدا میکنیم، ممکن است ابتدا به دنبال راههایی برای مقاومت در برابر آن بگردیم. پس از استفاده بیهوده از این راهها شروع به مشارکت  با دیگران و جستجوی امید میکنیم.»

کتاب پایه

v

گاهی اوقات در جلسات خود شنیدهایم که «بیدار شدن دردناک به بیداری روحانی منجر میشود.» در بهبودی چه نوع بیداری دردناک را تجربه میکنیم؟ این بیداری شاید وقتی رخ دهد که بخشی از رفتار ناپسند ما که به نظر ما پنهان شده، ناگهان در انظار همگان آشکار میشود. یا این بیداری ممکن است وقتی تحریک شود که راهنما به اطلاع ما میرساند ما نیز درست مانند هر فرد دیگر اگر میخواهیم پاک بمانیم و بهبودی پیدا کنیم باید قدمها را کار کنیم.    

اکثر ما از برملا شدن اسرار خود متنفریم؛ از آشکار شدن اسرار خود در معرض دید همگان خوشمان نمیآید. این تجربه موجب تحقیر شدید میشود. اولین عکسالعمل ما به این آشکارسازی معمولاً تکان روحی و خشم است. با این وجود، با شنیدن حقیقت، آن را میپذیریم. آنچه تجربه میکنیم، بیداری دردناک است.

این بیداریها در اکثر اوقات موجب آشکارسازی موانعی میشود که ما را از رشد روحانی در دوران بهبودی باز میدارد. وقتی این موانع محرز میشود، میتوانیم برای زدودن آنها از زندگی خود کارکرد قدمها را آغاز کنیم. به تدریج میتوانیم التیام و آرامشی را تجربه کنیم که مقدمات احیای بیداری روح است.    

v

فقط برای امروز:  بیداری دردناک خود را به عنوان فرصتی برای پیشرفت به سوی بیداری روحانی میپذیرم. 

 

--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 


یک روز،یک ساعت،یک دقیقه...

 

5 مارس    15اسفند
امروز می توانم حکمت نهفته در شعار "روز به  روز"را بفهمم.به این باور رسیده ام که برنامه من روز به روز ساعت به ساعت یا حتی دقیقه به دقیقه است.
چرا این شعار برای من کار می کند؟خب قبل از اینکه با این شعار آشنا شوم در گذشته فکرم این بود که چه چیز می توانستم بگویم تا دخترم از رفتا  مخربش دست برداردو یا در باره اینکه چطور در آینده به او کمک کنم از فکر کردن در باره نحوه زندگی او نگران و مریض می شدم .کجا می خوابد؟چه کسی را می بیند؟چه موادی مصرف می کتد؟آیا از.نظر اخلاقی بی قید وبند شده؟در زندان تمام می کند یا در جای دیگری میمیرد؟همه این ها بارها و بارها از ذهنم می گذشت.
شعار "روز به روز"تنها به این معنی است که روزت را بدون نگرانی در مورد اینکه  چه شده یا چه خواهد شد دریاب.اگر در طول روز بح انی وجود دارد با آن کنار بیا.اگر هیچ بحرانی نیست آن را در ذهنت نساز و نگران آنچه هرگز اتفاق نخواهد افتاد نباش .من در نارانان به این آگاهی می رسم .بدترین نگرانی هایم هیچ وقت اتفاق نیفتاد.داستان هایی که ذهن مخرب من می ساخت  هرگز اتفاق نمی افتاد.بنا براین اگر اینطور نیست فکر نکن که هست.
با نگران نبودن در گذشته یا گذشته یا آینده می توانم در مورد آنچه که وجود دارد فکر کنم .اکنون می فهمم  که هیچ کنترلی روی دخترم و هیچ کس دیگر ندارم .یاد گرفته ام تنها کسی که می توانم با کمک نیروی بر ترم کنترل کنم وتغییر دهم خودم هستم.چه عقیده نیرومندی!!!!

 

تفکری برای امروز:
همه نگرانی ها و رنج هایی که برای معتاد کشیدم بیهوده بود.درد و رنج هنوز وجود دارد اما عکس العمل من نسبت به آن دیگر زندگی ام را نابود نمی کند.کا کردن روی برنامه بهبودیم در نارانان به من کمک می کند تا شرایط درد ناک را بپذیرم و چگونه زندگی کردن با آنها را یاد بگیرم.

 


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

15 اسفند
من متقائد شده بودم که باید از هر چیزی و هر کسی مراقبت کنم. من هیچ انتخابی نداشتم. اما با کمک الانان اموختم وقتی مسئولیت هایی برای انچام دادن دارم .چیز هایی نیز وجود دارند که نباید انجام دهم .........من باید دو چیز را بفهمم ...بعضی چیزها مربوط به من نیست و دیگران نیز به سادگی هرگز حسی را برای من ایجاد نخواهند کرد. من نباید برای نشان دادن احساساتم بی میل باشم. وقتی که من خوشحال هستم میتوانم تسلیم ان شوم . وقتی که خوشحال نیستم می توانم به دوستان الانانی ام که به من کمک میکنند در طول زمان رشد یابم . مراجعه کنم .._ من نبایداز گذشته ام احساس گناه کنم. با کمک قدمها بخصوص قدم هشتم و نهم .میتوانم اصلاحاتی ایجاد کنم و از خطاهایی که کردم درس بگیرم ....من نباید احساس تنهایی کنم. من میتوانم به جلسات بروم. یا گوشی تلفن را بردارم و تماس بگیرم _
همیشه یکنفر در الانان برای کمک در دسترس هست ....من نباید مسئولیت انتخاب های دیگران را بر عهده گیرم . انها نیروی برتری دارند که برای تصمیم گیری هایشان به انها کمک می کند _ من نباید از امید و رویا هایم دست بکشم _ نیروی برترم با فقدان قوه تخیل محدود نمی شود .....


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

15 اسفند
امروز اصول برنامه‌ی خودیاری قدمها به من می‌آموزد که چگونه ماهیگیری کنم، تا بتوانم برای خودم ماهی بگیرم. امروز اصول برنامه به من می‌آموزد که من با اجرای آن می‌توانم در صلح و آرامش با خود و دیگران زندگی کنم و بدون اینکه احساس سرخوردگی و شکست و پشیمانی از اشتباهات گذشته داشته باشم. با اعتماد به نفس و عزت نفس داشتن که از هدیه و ارمغان رعایت اصول خودیاری قدمهاست و با داشتن آن می‌توان به آسودگی و بدون درگیری با خود و دیگران زنده بود. امروز می‌دانم که فاصله من با خوشبختی و بدبختی فقط یک تصمیم‌گیری اشتباه و یک احساس درونی می‌باشد. چه چیزی تضمین می‌کند که من این اشتباه را نکنم؟ امروز با تجربه‌ی دوستانی که خداوند به آنها ترحم کرد و دوباره بعد از لغزش کردنشان زنده ماندند به جلسات آمده‌اند. گوش می‌دهم همه‌ی آنها می‌گویند ما اصول را به شوخی گرفته بودیم و به جلسات نمی‌آمدیم، قدم کار نمی‌کردم، راهنما نگرفته بودیم و با کسی ارتباط برقرار نمی‌کردیم و به جلسات به صورت کلوپ نگاه می‌کردیم و ...
در مسیر بهبودی به تابلوهای خطر نگاه کن!


--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

 

15 اسفند: ما تصمیم گرفتیم که اراده و زندگی خود را به مراقبت خداوندی که درک می کردیم بسپاریم.

در این قدم تصمیم گرفتم تا اراده و زندگی را به نیروی برتری که در قدم دوم با او آشتی کردم بسپارم. این نیرو می تواند انجمن نیکوتینی های گمنام، راهنما و یا هرچیز که برای درک خداوند انتخاب می کنم، باشد. در این نیرو ممکن است حتی عقایدی مربوط به انکار خدا نیز وجود داشته باشد. لازمه این قدم از سر راه خدا کنار رفتن و انجام سایر قدم ها بود.
این قدم را می توان با یکی از اعضای انجمن یا با رهنما و یا کسی که با او راحت هستیم، برداشت. اغلب دعای قدم سوم را می خوانم تا به خود یادآور شوم که تصمیم خود را برای بهبودی گرفته ام.
پروردگارا،
از اسارت خود رهایم کن.
کمک کن خود را به تو بسپارم.
در انجام اعمال نیک و مهربانی یاری ام کن.
یاری ده تا امروز از خشم و نفرت و احساس منفی جدا باشم، به آنان که در عذابند یاری رسانم، با زندگی رو به رو شوم، درد را بپذیرم و عشق را تجربه کنم.
الهام بخش افکارم باش. از احساس گناه ، خودمحوری و انکار رهایم ساز.
راه صبر و شکیبایی و عشق را نشانم ده تا برای آنان که آزارم دادند دعا کنم و برایشان همان آرامشی را که در جستجویش هست ، طلب کنم.
پس از برداشتن این قدم، نه بر تصمیم خود پافشاری و نه در آن تردید می کنیم و هرچه سریعتر در جهت خانه تکانی در قدم چهارم حرکت می کنیم.

برای امروز، به خود یادآور می شوم که رهایی از اسارت نفس تنها راه برای تداوم بهبودی است.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan