Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

بخش امید

امید

یأسی که ما با آن وارد برنامه شدیم. توسط کار کرد قدم دو به امید تبدیل می شود. هر بار که فکر می کردیم راهی برای خروج از اعتیاد کرده ایم – راه هایی مانند دارو ، مذهب یا روانکاوی در نهایت به این نتیجه می رسیدیم که کمک آنها بسیار محدود است و فقط تا حد کمی می توانند به ما کمک کنند. و هیچ کدام کافی نیستند . به مرور همه راه هایی را که به فکر مان می رسید ، امتحان کردیم تا کلیه منابع در دسترس مان تمام شد و سردر گم بودیم که آیا هرگز می توانیم راه حلی برای این مشکل بغرنج بیابیم . و ایا اصلاً راه اصلی در دنیا برای این مسئله وجود دارد . در حقیقت ، ما وقتی که به معتادان گمنام پیوستیم در مورد آن هم شک داشتیم ، و فکر می کردیم که این هم شا ید یک روش دیگر است که کارآیی ندارد و یا حداقل برای ما کار نخواهد کرد و باعث تغییر و تحولی در ما نخواهد شد .

اما ظرف همان چند جلسه اول حضورمان ، اتفاقی خارق العاده برایمان روی داد . در آنجا معتادان دیگری هم بودند که درست مثل خود ما مواد مخدر مصرف می کردنده اند و حالا پاک بودند . ما آنها را باور کردیم و می دانستیم که می توانیم به آنها اعتماد کنیم . آنها جاهایی را که ما در طول زمان مصرف مان بوده ایم را می شناختند – نه فقط پاتوق ها و اماکن و محل های مختلف را ،بلکه نقات وحشتناک و یأس آوری را که روح ما هر بار که مصرف می کردیم سری به آنجا می زد . معتادان در حال بهبودی که ما در چلسات معتادان گمنام ملاقات کرده ایم همگی آن مکان ها را می شناختند ، برای اینکه روزی خود نیز در آنجا بوده اند.

وقتی می فهمیم که اعضای دیگر که مانند خود ما معتاد هستند ، توانسته اند پاک بمانند و رهایی پیدا کنند ، برای اولین بار امید را تجربه کردیم . آن لحظه را همگی ما حتی پس از سال ها به یاد می آوریم. شاید در آن لحظه با تعدادی از اعضا بعد از جلسه ایستاده بودیم و صحبت می کردیم ، یا شاید در جلسه به داستان کسی که دقیقاً مشابه داستان خودمان بود گوش کردیم . ولی به هر حال آن لحظه برای همه ما وجود داشته است .

در طول پاکی هم این امید برای ما تجدید می شود . هر بار کشف جدیدی درباره بیماری مان میکنیم ، درد و ناراحتی از این کشف جدید توسط موجی از امید همراهی می شود . علی دقم این که فرایند ریزش وفرو ریختن انکار ممکن است بسیار درد ناک باشد . اما هر بار چیز دیگری درون ما ، جا می گیرد . حتی اگر احساس کنیم که به چیزی ایمان نداریم ، حتما به برنامه ایمان و اعتقاد داریم . ما ایمان داریم که حتی در یأس آور ترین زمان ها و در بیمار ترین حالات خود ، باز هم سلامت عقل می تواند به ما باز گردانده شود .


· امروز من به چه چیر هایی امید دارم؟

 

 ما دراثراعتیاد فعال عاقبت بجای رسیدیم که دیگر  زندگیمان غیر قابل اداره شده بود  ، و تمام زندگی ما در وحشت و دغدغه و در تاریکی محض ، توام با درد و رنج و عذاب سپری میشد ، هر کاری میکردیم نمیتوانستیم پاک بمانیم و اختیار زندگی خود را بدست بگریم ، سرانجام به آخر خط رسیدیم و به موجودی مایوس و ناامید و منزوی تبدیل شدیم ، در همین اوان بود که از سر ناچاری و با دنیای از درد و ناباوری وارد انجمن معتادان گمنام شدیم و در آنجا اشخاصی را دیدیم که از جنس ما بودند و در حال بهبودی بسر میبردند  ، مشاهده عینی همدردان ما که پاک شده بودند و رشد کرده بودند ، بسان نسیم امیدی بود که به جگر سوخته ما وزید ،

در هر صورت ما در مایوس ترین لحظه زندگی با انجمن معتادان گمنام آشنا شدیم و درحالیکه در تاریکترین لحظات ناامیدی بودیم  ، بناگه جرقه امیدی در دل ما فروزان شد ، کسانی را دیدیم که احساساتشان را درک میکردیم ، دردهایشان را کشیده بودیم و وقتی حرف میزدند و یا مشارکت میکردند تو گویی از زبانحال ما و از دردها ی ما میگویند ،  مکانهای را که تعریف میکردند برای ما آشنا بود ، گذشته پر از رنج و عذاب آنها برایمان ملموس و قابل احساس بود و لذا باهم احساس همدردی میکردیم .  بنابراین  جو صمیمی و آشنای انجمن باعث جذب و تمایل ما  شد و ما را ترغیب بحضور هر چه بیشتر در جلسات و گرفتن راهنما و سپس شروع به کارکرد قدم کردیم ، اما در قدم یک به علت پی بردن به ماهیت عاجزگونه و دیوانگیهای گذشته ، امیدمان مکدر شد و غمی سنگین در دل ما نشست و لذا احساس خلاء میکردیم ، اما پس از پایان قدم اول و با دیدن "سر تیتر" قدم دوم نهال تازه روئیده امیدمان  ، دوباره نشاط و طراوت خود را بدست آورد و برای چیزهای که به آن امیدوار شده بودیم  ، مجدداً شور و اشتیاق در نهانمان  شعله ور شد .  بطور مثال  چیزهای که ما مشاهده کردیم و باعث امید در ما شد ؛

-چون سایر اعضاء که بعضی از آنها حتی حال و روزشان از ما هم  بدتر بودند به سلامت عقل رسیده اند بنا براین ما هم امیدوار شدیم که میتوانیم با راهنمای های آنها به سلامت عقل برسیم .

-چون سایر اعضاء مدتهاست پاک مانده و از زندگی لذت میبرند ما هم میتوانیم

-چون سایر اعضاء تغییر و رشد کرده اند و از رفتارهای گذشته دست برداشته اند پس ما هم امید وار شدیم که میتوانیم تغییر کنیم و رشد کنیم

-و . . .

بطور کلی اعضاء قدیمی در ما باعث امید شدند وما با چشم انداز به موفقیت آنها امیدوار شدیم و ما هم با ادامه در روند بهبودی میتوانیم الگو و امیدی برای تازه واردان شویم ، همانطور که کتاب پایه میگوید :  ( بله ، ما چشم اندازه امید هستیم ) . .

 

سعید
27 November 18 , 19:41
امید باکارکرد قدمها تشکیل میشودوراهنما کمک زیادی میتواند در پیدا کردن امید به ماکمک کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan