Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

مفهوم دوازدهم خدماتی

« در راستای حفظ ماهیت روحانی معتادان گمنام ، ساختار ما همیشه خدماتی است و هرگز نباید حکومتی باشد . »

از خود گذشتگی در خدمت کوششی ( جهاد ) روحانی و ضروری است. در قسمت از قدم دوازدهم گفته شده « با بیداری روحانی » هر یک از ما « سعی کردیم که این پیام را به معتادان دیگر برسانیم » سعی و کوشش ما در کل خدمات نیز از این بنیان روحانی سرچمه می گیرد . با تجربه کردن نتایج این بر نامه در زندگی خودمان ، ما گرد هم می آئیم تا پیام بهبودی را خیلی بیشتر از آنچه هر یک به تنهایی می توانیم ، بسط دهیم . خدمت در معتادان گمنام تحمیل اراده و عقایدمان به دیگران نیست ، بلکه خدمت فروتنانه به آنها ، بدون چشم داشت و انتظار است.

این اصول ماخذ و زمینه همه کارهای ما د گروهها ، هیئتهای خدماتی و کمیته ها است . مفهوم دوازدهم یاد آور ماست که اگر ما توانستیم بهبودی را تجربه کنیم ، فقط به خاطر این اسنت که کسانی اصل از خود گذشتگی را به فعل درآوردند و از خود وقت و مایه گذاشتند ، تا پیام بهبودی را از زمانی که ما هنوز از اعتیاد فعال در عذاب بودیم به ما برسانند . توسط خدمت ، ما سپاس خود را از این کسانی که خود را با در میان گذاشتند ، بیان میکنیم و بهبودی خود را بادیگران در میان می گذاریم. هیچ چیز به اندازه این روحیه از خود گذشتگی در خدمت ، نمی تواند این قدر با تمایل به حکومت و ریاست کردن فاصله داشته باشد.

گروههای ما به وجودآمدند ، زیرا که ما دریافتیم به تنهائی نمی توانیم « مصرف مواد خود را قطع کنیم ، نیاز خود تمایل به مصرف را از دست بدهیم و راه تازه ای برای زندگی پیدا کنیم.» به همین طریق ، گروههای ما گردهم آمدند تا ساختار خدماتی به وجود آورند و تشریک مساعی جامعی را طرح ریزی کنند که بتوانند به رساندن پیام خیلی فراتر از آنچه هر یک جداگانه می توانستند ، کمک کنند. ساختار خدماتی به این خاطر به وجود نیامده است تا بعضی از گروهها دیگران را مجبور به انجام پیشنهاداتشان بکنند . بلکه به وجود آمده است تا نیروی گروههای ما را با هم در آمیزد ،تا بتوانند خدمات مورد نیازی را انجام آن ها توسط یک گروه غیر ممکن یا بسیار دشوار است را بهتر انجام دهند: توسعه و توزیع نشریات که پیام ما را به صورت کتبی در میان بگذارند ، فراهم کردن اطلاعات در مورد معتادان گمنام برای عموم ، ارسال پیام ما برای معتادانی که نمی توتنند در جلسات شرکت کنند و حمایت از جلسات جدید و جامعه های جدید معتادان گمنام ، خدمت در معتادان گمنام تشریک مساعی و همکاری بین خدمتگزاران مورد اعتماد یست که همواره از طرف گروهها راهنمائی می شود و نه یک حکومت که توسط نهادی قانونی اعمال گردد.

مراحل مختلف الحاق به یکدیگر جهت به وجود آوردن ساختار خدماتی ، نشانگر فروتنی گروههای ما است . که بهد صورت جداگانه خیلی کمتر می تواند هدف اصلی انجمن ما را پیش ببرند ، تا وقتی که با یکدیگر باشند . به همین طریق ، اجزا مختلف ساختار خدماتی ما ، هر یک به تنهائی نقش خاص خود را در طرح وسیع خدمات معتادان گمنام به عهده دارند و ایفا می کنند. هر یک از این ازا جهت تاثیر گذاری هر چه بیشتر ، به باقی اجزا وابسته است. هر گاه هر یک از آنها به جای اینکه وسیله و ابزاری برایخدمت باشند ، سعی کند که به عنوان یک نهاد دولتی و یا قدرتی عمل کند ، به رشته هائی را که همگی ما را ه هم پیوند می دهد اسیب خواهند رساند و تاثیر گذاری کلی و موفقیت انجمن مارا در پیشبرد هدف اصلی اش مورد تهدید قرار خواهد داد . فروتنی صفتی ویژه و ضروری در خدمت غیر حکومتی در معتادان گمنام است.

برای خدمت کردن هر چه بهتر ، هر جز از اجزا ساختار خدماتی باید سعی و کوشش صمیمانه و جدی در برقراری رابطه موثر انجام دهد . چه گروهها ، چه خدمتگزاران مورد اعتماد ، چه نیئتهای خدماتی و کمیته ها ، باید عقاید و تجارب خود را کاملا به مشارکت بگذارند و همین طور باید دقیق د با احترام به دیگران گوش فرا دهند . در جاتهای دیگر کسانی ممکن است از سخن جهت تفرقه نیرو و قوای حریف خود استفاده کنند ، تا بتوانند بر آنها حکومت نمایند ، اما در خدمات معتادان گمنام، ما با یکدیگر مشارکت می کنیم تا بتوانیم نیرو و قوای خود را یکدیگر در آمیزیم تا بهتر هدف اصلی انجمنمان را پیش ببریم . جهت حفظ و رعایت جوابگوئی به کسانی که بدانها خدمت می کنیم : ما موظف هستیم آنها را بطور کامل ، دقیق و موجز درباره نوع فعالیتهایمان آگاه نمائیم . ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتتی ما می گوید که ما باید خواستار نظرات دیگران در هنگام تصمیم گیری و رضایت دیگران هنگامی که تصمیماتمان بر روی آنها اثر می گذارد و همکاری دیگران وقتی که این تصمیمات روی همه ما تاثیر می گذارد ، باشیم. ارتباط باز ، صادقانه و مستقیم باعث تغذیه  روح خدمت در انجمن ما میگردد و باعث از بین رفتن انگیزه حکومت کردن می شود. نوع اختیاری که گروههای ما به هیئتها و کمیته ها تفویض می کنند ، اختیار خدماتی است و نه حکومتی . هر جچز از ساختار خدماتی ما ، از گروه گرفته تا دفتر خدمات جهانی ، نقشی را در جهت ایفا به عهده دارد ، اگر چه همگی به عنوان یک تیم برای رسیدن به این هدف مشترک که « هیچ معتادی که خواهان بهبودی است ، دیگر لازم نیست بدون داشتن فرصت ، پیدا کردن راه تازه ای برای زندگی بمیرد. « کوشش میکنند . این تجربه « سخت به دست آمده » ما است که که کیفیت خدمات را دقیقا مثل کیفیت بهبودی ، می توان در فضای احترام متقابل و اعتماد متقابل ارتقا داد. با هم دیگر بهبود می یابیم و با هم دیگر خدمت می کنیم . این قلب روحانی برنامه ما و بنیاد و اساس انجمن ما است. ساختاری که بر این اساس پایه گذاری شود می تواند فقط خدماتی باشد و هرگز حکومتی نخواهد بود .

 

1: تفاوت بین خدمت و حکومت چیست؟ 
2: تفاوت بین یک سازمان حکومتی و یک سازمان خدماتی، اغلب نه در ساختار آن بلکه در بنیاد روحانی و هدف آن می باشد. چه چیز در مورد هدف اصلی NA و روحانیت موجود در آن، وجود دارد که می گوید ساختار ما باید همیشه خدماتی باشد، هرگز حکومتی نباشد؟
3: مفهوم دوازدهم در مورد این که چگونه سپاس گزاری، فروتنی، ارتباطات و از خود گذشتگی به ساختار خدماتی ما کمک می کند تا خدماتی باقی بماند، و حکومتی نباشد در مورد این موارد بحث کنید؟
4: در مورد این که چگونه مفهوم دوازدهم در یازده مفهوم دیگر به کار گرفته می‌شود بحث کنید؟

 



سوال یک؛ تفاوت بین خدمت و حکومت چیست؟
 
وقتی از فرق بین حکومت و خدمت صحبت می کنیم ، حتما ماجرای در پشت ذهن ما در جریان است.
ما انسان ها عادت داریم در اولین نگاه متوجه ظاهر یک چیز شویم و از روی ظاهر انرا قضاوت کنیم.
بین سنگ کلیه با سنگ های محیط در ظاهر شباهت وجود دارد اما ان دو یکی نیستند چون در باطن شکل گیری و محیط شگل گیری و هدف از شگل گیری با همدیگر فرق دارند.

در ظاهر شاید اجزاء انجمن معتادان گمنام ما را فریب دهد که ما هم ساختاری شبیه به حکومت داریم اما در باطن ، هدف از شگل گیری ما ، نوع تصمیم گیری ما ، روابط بین اعضای ما  با ساختار حکومت ها ( هر نوع حکومتی) متفاوت است.
که در زیر به بررسی انها می پردازم؛

نوع اختیاری که گروه های ما به هیأت ها و کمیته ها تفویض میکنند اختیار خدماتی است نه حکومتی.
بنابراین ؛

یک؛

ذات و ماهیت آن باید هرمی به ما نند حکومت ها نباشد.

(حکومت از بالای هرم به پایین دستور می دهد، اما در ساختار نظرات و پیشنهادات از پایین با بالا و برعکس درجریان ست)
اما ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتی ، حکم می کند که نظرات دیگران در هنگام تصمیم گیری ما وجود داشته باشد.
ما رأی گیری غیر علنی نداریم.
ما چیزی برای کتمان از سایر اعضا نداریم.
ما هیچ چیز محرمانه نداریم.
درب ساختار به روی همه اعضا باز است و آنها می توانند نظارت کنند.

دو؛

ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار حکم می کند ، رضایت دیگران هنگامی که تصمیمات ما بر روی ان ها اثر می گذارد اخذ گردد.
یعنی ما مثل حکومت ها فکر نمی کنیم اختیارات ما بقدری است که بدون رضایت آنها می توانیم برای آنها هر گونه تصمیمی که تمایل داشتیم را بگیریم.
اگر قرار است محل گروهی تغییر کند باید با رضایت گروه رخ دهد.
نه اینکه ما جای آنها تصمیم بگیریم و انها را وادار به پذیرش ان کنیم.


سه؛

ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتی حکم می کند که همکاری دیگران وقتی که این تصمیمات روی انجمن تأثیر می گذارد صورت گیرد.
اگر گروهی حاضر به همکاری نگردد مسلما ان گروه به نحوه دیگری عمل خواهد کرد و این وحدت و اتحاد ما را به خطر خواهد افکند.
بنابراین برای تصمیماتی که بر کل انجمن اثر گذاری دارد باید همکاری همه گروه ها جلب گردد.
این به این معنا نیست که همه گروه ها دارای یک نظر واحدی باشند. گاهی گروهی نظر مخالفی دارد ولی در انتها مجاب می شود به رأی وجدان گروهی گرفته شده احترام بگذارد و از ان تبعیت کند.
تمکین ما از تصمیمات ساختار اجباری نیست بلکه تمایلی است.
و اگر همکاری همه گروه ها اخذ شد تصمیم گرفته شده قابل اجرا است.
( تأکید می کنم تصمیماتی را عنوان نمودم که بر روی انجمن تاثیر دارد).


چهار؛

در ذات و ماهیت حکومت ها رقابت بر سر قدرت وجود دارد.
هر کس قدرت را بدست آورد به سایر رقبا خواسته های خود را تحمیل می کند.
اما ساختار خدماتی به این خاطر به وجود نیامده است تا بعضی از گروه ها دیگران را مجبور به انجام پیشنهاد های خود کنند.
بلکه ساختار خدماتی بوجود امده است تا نیروی گروه های ما را در هم امیزد تا بتوانند خدمات مورد نیازی را که انجام انها توسط یک گروه غیر ممکن یا بسیار دشوار است بهتر انجام دهند.

پنج؛

ارزش سخن و نظرات اعضا در انجمن ما تنها جهت امیزش قدرت اعضا است.
تبادل نظر ها ، انتقادات ، مشارکتها ، بحث ها به جهت رسیدن به یک هدف مشترک است.
هر شخصی سخن می گوید تا هدف مشترک ما بهتر و قوتی تر انجام گردد.
در اصل در انجمن ما نبرد قدرت نیست بلکه نبرد بهبود خدمت مشترک ماست.
برنده این نبرد همه هستند .
اما در حکومتها ، گاهی سخن یک رقابتی است برای تخریب دیگری.
یا در حکومت ها ما خوب گوش می دهیم تا خوب حمله کنیم.

اما در خدمت؛
ما خوب گوش می دهیم تا بهتر شویم. و بهتر بتوانیم تصمیم بگیریم.

شش؛
در حکومت نوع ارتباط بسته یا از بالا به پایین است.
اما در خدمت ارتباط باز است.
در حکومت نامه ای یا دستوری از بالا به پایین صادر می گردد و دیگران باید از ان تمکین کنند.
اما در ارتباط باز یه پویایی متقابل ، اعتماد متقابل ، همکاری متقابل در جریان است.

 

هفتم؛
روابط در خدمت صادقانه است.
زیرا در خدمت رقابت خودمحورانه نداریم هر چه هست رفاقت است و تلاش جمعی برای رسیدن به اجرای هدف مشترک.
اما چون در حکومت رقابت بر سر قدرت وجود دارد ، صداقت فدای سیاست می گردد.

هشتم؛

ارتباط در خدمت مستقیم است.
رهبران ما شاید از ما دور باشند یا دارای مکان و دفتری باشند یا همیشه در محل خود حاضر نباشند اما هروقت که در دسترس ما باشند پاسخ گو خواهند بود.

نهم؛

خدمت در انجمن ، تبعیت از اصل روحانی از خود گذشتگی و فروتنی است.
خدمتگزاران ما صرفا جهت ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر و مسئولیت درونی که در قبال انجمن دارند حاضر به قبول خدمت شده اند ، اما در حکومت ، شهرت، قدرت، ثروت عامل اصلی و انگی


زاننده است.

 

 دهم؛
خدمت در انجمن رایگان است ، بنابرای عشق است که عضو را واداشته تا به صورت رایگان با همه سختی ها خدمت را بپذیرد.
و حتی خدمتگزاران ما با اینکه چیزی دریافت نمی کنند ، بلکه از سبد گروه نیز حمایت می کنند.
اما در حکومت، هر نوع پست و مقامی که بالاتر رود به همان میزان منافع مالی بیشتری نصیب فرد خواهد شد.


یازدهم؛

قوانین در حکومت ها برای خود قانون اجرا می گردد و خشک و بی روح است.
اما در سنت ها بیش از قوانین ، تمرین و پیروی از  اصول روحانی موجود در سنت ها برای ما مهم هستند.


دوازدهم؛

در حکومت ، استفاده از نقائص گاهی اهداف ما را پیش می برد.
اما در خدمت ، استفاده از نقائص به ضرر ما خواهد بود و کاربرد اصول روحانی موجب پیشبرد اهداف ما خواهد بود.

 سیزدهم؛
گمنامی در سنت دوازده مهمترین شاخصه خدمت است.
اما شهرت طلبی ، برتری جویی ، تیراندازی ، خودمحوری ، تائید جویی ، یارگیری  جز شاخصه های رایج حکومت است.


چهاردهم؛

در خدمت فقط جاذبه وجود دارد نه تبلیغ
اما در حکومت تبلیغ نیز وجود دارد.

پانزدهم؛

در حکومت ما با کسب مقدار معیینی از آراء پیروز میدان هستیم و سخن خود را اجرا می سازیم.
اما ، در خدمت ما حتی پس از گرفتن رأی وجدان ، غافل از نظرات مخالف نمی شویم و به سخن انها دقیق گوش می دهیم ، تا مبادا رأی وجدان ما اشتباه باشد.


شانزدهم؛

در خدمت هیچ تصمیمی به تنهایی گرفته نمی شود . ما همیشه برای تصمیم گیری با وجدان گروهی مشورت می کنیم.
اما در حکومت گاهی یک مدیر به تنهایی تصمیم می گیرد.


هفدهم؛

در حکومت زیر دست و بالادستی داریم .
اما در خدمت ، ما زیر دست و بالا دستی نداریم. رهبران ما خدمتگزاران ما هستند و حتی خدمتگزاران ما همدردهای ما هستند نه زیر دست های ما.

هیجدهم؛

در حکومت لحن سخن زیر دست با رئیس مظلومانه و.. است. و لحن سخن رئیس با زیردست امرانه و .. است.
اما در حکومت لحن همه اعضا فروتنانه  است.

نوزدهم؛
در حکومت تلاش های افراد برای رسیدن به منافع مادی بیرونی است.
در خدمت تلاش های افراد برای رسیدن به بهبودی شخصی است.
ارزش درمانی کمک یک همدرد به همدرد دیگر نمایانگر اهمیت کمک رسانی به بهبودی شخصی است.
شاید ظاهرا از این کمک منافعی به دیگران وارد شود ولی منافع اصلی به خود فرد باز خواهد گشت.


بیستم؛

سیستم رای گیری در حکومت یک سیستم دموکراتیک یا استبدادی است و حاصل  نظر خودمحورانه فرد است.
افراد از روی علایق قومی ، مذهبی ، حزبی ، نژادی و.. رأی می دهند.
اما در خدمت ، رأی هر فرد تابع درک او از خداوند ، قدم ها ، سنت ها ، مفاهیم و بهبودی  است.
افراد حتی بر خلاف نظر شخصی خود رأی می دهند . زیرا احساس می کنند نظر شخصی آنها با نظر بهبودی متفاوت است.
برای همین در خدمت ما سیستم رأی گیری روحانی داریم که حاصل وجدان شخصی و گروهی ماست.


بیست و یکم؛
حکومت ها برای افراد متخلف دادگاه و زندان و جریمه و .. تأسیس می کنند.
آنها در بدو تشکیل به دنبال مجازات مجرم هستند .
همزمان با نگارش یک قانون ، نگارش قوانین تخطی از ان آغاز می گردد.

اما در خدمت ، ما تنها مفهوم عشق را می آموزیم. دادگاه و جریمه و تنبیه نداریم.
با نگاه مثبت به همه توافق ها می نگریم و اصلا احساس نمی کنیم قرار است روزی در جایی کسی آن را نقض کند.


بیست دوم؛

در حکومت ، هر شخصی نمی تواند به سیستم مالی یک ارگانی دسترسی یاید.
اما در خدمت، هر عضو می تواند راجع به هزینه های اجزاء مختلف  انجمن سوال بپرسد و خواهان دریافت پاسخ باشد.
(گاهی شاید مستقیم مقدور نباشد اما از طریق انتقال به نمایندگان مقدور خواهد شد)

بیست سه؛
در حکومت تحقیق و تفحص راجع به اظهارات مردم صورت می گیرد.
اما در خدمت، اصل روحانی اعتماد جاری است.
ما در مورد گفته اعضا تحقیق و تفحص نمی کنیم.
آزمایش نمی گیریم.
در مورد صحت اینکه راهنما دارد یا قدم کار می کند تحقیق و تفحص نمی کنیم.


بیست پنجم؛

در خدمت؛
خرد جمعی در ساختار به معنی خرد جمعی در همه گروه ها نمی باشد.
هر گاه خرد جمعی در ساختار مستقیما بر روی گروهی اثر بگذارد.
باید نظرات گروه را دریافت کرد.
همکاری گروه را جلب نمود.
اما در حکومت؛
خرد جمعی مجلس مساوی با خرد جمعی زیر مجموعه محسوب می گردد و قطعی بوده و لازم اجراست

بیست و شش؛

در خدمت ما مالک انجمن نیستیم و خدمت خودمان را برابر اصل چرخشی بودن خدمت با تازه واردین واگذار می کنیم.
در خدمت ما همیشه سعی داریم جانشین های برای خودمان پرورش دهیم.

اما در حکومت؛
ما مالک ساخته ها و طرح های خود هستیم و همیشه انها را نمایش می دهیم. و گاهی وقت ها سد راه پیشرفت تازه واردین خواهیم شد تا مبادا پا جای ما بگذارند.

 


بیست هفت؛
اصل تساوی و برابری در خدمت از شاخصه های مهم ما است.
نظر یک

تازه وارد با نظر یک پیشکسوت برای ما (با رعایت احترام و ادب ) یکسان است.
اما در حکومت ، رجوع ما به نظر پیشکسوت ها و متخصصین بیشتر است.

بیست هشت؛
در خدمت اهمیت شنیدن صدای تنها پر اهمیت است.


 

خرد جمعی در ساختار آیا به منزله خرد جمعی گروه هاست؟

خیر ، خرد جمعی در ساختار قطعی نمی باشد.

در صفحه ۲۸ کتاب مفاهیم به صراحت گفته شده است؛

ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتی ، حکم می کند که نظرات دیگران در هنگام تصمیم گیری  و رضایت دیگران هنگامی که تصمیمات ما بر روی آنها اثر می گذارد و همکاری دیگران وقتی که این تصمیمات روی ما تأثیر می گذارد را بررسی کنیم.


کتاب مفاهیم صفحه ۲۸ و ۲۹

این متن نشان می دهد؛
خرد جمعی ساختار اگر بر روی گروه اثر بگذارد باید رضایت گروه گرفته شود.
و برعکس؛ اگر خرد جمعی گروهی بر روی ساختار تاثیر بگذارد باید همکاری گروه جلب گردد.خرد جمعی وقتی معنا می یابد که بین گروه و ساختار تفاهم وجود داشته باشد.



سؤال 2- تفاوت بین یک سازمان حکومتی و یک سازمان خدماتی، اغلب نه در ساختار آن بلکه در بنیاد روحانی و هدف آن می‌باشد. چه چیز در مورد هدف اصلی NA روحانیت موجود در آن، وجود دارد که می‌گوید ساختار ما باید همیشه خدماتی باشد و هرگز حکومتی نباشد.


همانگونه که در سوال قبلی گفته شد.

انجمن معتادان گمنام در ظاهر با ساختار حکومتی شاید یکسری شباهت داشته باشد .
اما در باطن اهمیت به اصول روحانی موجود در سنت ها ، قدم ها ، مفاهیم بیش از اهمیت قوانین خشک و بی روح است.

هدف انجمن از وضع سنت ها ، مشخص کردن هدف ما است.
و هدف انجمن در باز گذاشتن سنت ها ، در مشارکت جویی تجربه ها است.

در انجمن هیچ اجباری وجود ندارد و همه چیز بر پایه تفاهیم و همکاری است.

هیچ چیزی توسط گذشتگان برای ما بصورت اجبار گذاشته نشده است.
حتی در مواردی که دارای رای وجدان است ، می شود توسط یک رای وجدان جدید شکسته گردد.

سنت های ما باز هستند و هر تازه واردی می تواند در مورد هر یک از سوالات و نحوه درک خود تجربه دهد.

از خودگذشتگی خدمتگزاران ما روحیه فوق العاده ای است که نمی گذارد منیت جای جمعیت را بگیرد.


فروتنی گروه ها و خدمتگزاران ما باعث می شود نخواهند خودمحورانه و ریاست جویانه تصمیم بگیرند.

یکسانی هدف ما باعث می شود که رقابت ما بر سر نابودی همدیگر نباشد بلکه رقابت ما برای گذاشتن نیروها بر روی همدیگر باشد تا به هدف ، با نیروی بهتری دست یابیم.

اهمیت اصل روحانی تعاون و همکاری بین اعضای ما بقدری است که تصمیمات ساختار ، وقتی روی گروه ها تاثیر می گذارد قطعی نباشد و راجع به ان با گروه مشورت صورت گیرد و نظر ان جلب گردد.

اصل روحانی همکاری باعث می شود ، گروه های ما وقتی تصمیمی می گیرند که به ساختار ما تاثیر می گذارد با ساختار وارد همکاری می شوند.

اصل روحانی صداقت باعث می شود که ما درب انجمن در همه تصمیمات باز باشد.
وچیزی برای مخفی نگه داشتن نداشته باشیم.

اصل روحانی برابری باعث می شود که صدای همه شنیده شود.

اصل روحانی انتقاد پذیری باعث می شود ، حتی با وجود تصمیم گرفته شده از طریق رای وجدان ، مایل باشیم به صدای تنها گوش فرا دهیم.

اصل روحانی همبستگی و اتحاد باعث می شود خدمتگزای با داشتن رای وجدان به تنهایی نخواهد تصمیمی بگیرد و کار گروهی را بر کار فردی ترجیح دهد، مشورت کند ، به رای وجدان گروهی اعضا رجوع کند.

عشق بلا عوض باعث می شود ما از معامله پرهیز کنیم. فوت کوزه گری نداشته باشیم . رهجوهای به قدرتمندی خودمان یا حتی بیشتر را پرورش دهیم.
رهجویانی که بتوانند بهتر از من خدمت کنند.

تبعیت از اصل روحانی نمی گذارد سازمان حکومتی در انجمن معتادان گمنام تاسیس گردد.
زیرا حکومت و ریاست با خودمحوری و نصیحت و ارشاد و جبر و اجبار و مجازات و زندان و ... عجین شده است.
و اصول ما را به شدت از انها دور می سازد.


قبل از پاسخ به این سوال باید راجع به هویت یک مجموعه اطلاعاتی به شما بدهم؛
وقتی وارد سربازی میشوی باید لباس فرم آنجا را بپوشی ، رفتارهای منتخب آنها را اجرا کنی.
هر یک از ارگان ها برای بهتر عملکرد خودشان دارای مقررات خاصی هستند این مقررات کمک می کند تا آنها بهتر به هدف خود برسند.
هویت یک مجموعه مجموعه قوانین و مقرراتی است که اعضا  با رعایت ان موجب عملکرد بهتر مجموعه خواهند شد.

ساختار معتادان گمنام نیز دارای یکسری اصول روحانی است که اگر توسط  رعایت گردد ساختار به رشد و عملکرد بهتری خواهد رسید.
یکی از عملکردهای مهم خدماتی باقی ماندن است.
چهار اصل روحانی که به ساختار کمک می کند تا همیشه خدماتی باقی بماند عبارتند از؛
اصل روحانی سپاسگذاری
اصل روحانی فروتنی
اصل روحانی ارتباطات
اصل روحانی از خود گذشتکی.

شاید انتخاب اصول روحانی تمایلی باشد.
اما برای عضوی که خواهان خدمت در ساختار باشد اجباری است.
زیرا اساس خدماتی بودن ساختار این چهار اصل روحانی می باشد.
به مانند کسی که وارد ارتش نشده است می تواند لباس ارتش را انتخاب کند ، اما اگر وارد ارتش شدید پوشیدن لباس فرم اجباری است ، زیرا شما خودتان این انتخاب را پذیرفتید.
هر عضو بایستی با توجه به این چهار اصل خدمت در ساختار را انتخاب کند .
پس از انتخاب متعهد به رعایت آن چهار اصل روحانی هستند.
در زیر به بررسی هریک از این چهار اصل روحانی خواهیم پرداخت

 


در قدم هشتم آموختیم اصل روحانی جبران خسارت بایستی به دو شکل زبانی و عملکردی باشد. و نمی توانیم فقط با معذرت خواهی این اصل را در زندگی خود جاری سازیم.
بنابراین؛ اصل روحانی سپاسگذاری نیز بایستی به دو شکل زبانی و عملکردی توسط گروه ها و ساختار مورد اجرا قرار گیرد.

سپاسگذاری به صورت زبانی؛
درست است ، چون گروه ها ساختار را ایجاد نموده اند متعهد به ساپورت منابع مالی و منابع انسانی ساختار هستند.
اما این تعهد قلبی و خیرخواهانه است ، و ساختار همیشه باید سپاسگذاری خود را بابت منابع مالی و منابع انسانی که از گروه ها دریافت می کند به صورت زبانی به گوش گروه ها برساند.
همچنین گروه ها نیز شایسته است ، بصورت زبانی در جاهایی از خدمتگزاران ساختار تقدیر و تشکر نمایند.
اصل روحانی سپاسگذاری به ما نشان می دهد ما به همدیگر وابسته هستیم و قدردان زحمات همدیگر هستیم.

(تذکر؛
سپاسگذاری زبانی نباید فقط بابت تامین منابع مالی باشد ، در صورتی که گروها علاوه بر منابع مالی ، منابع انسانی و فکری را برای ساختار تامین می کنند. که اهمیت آنها با منابع مالی برابر است)

 

سپاسگذاری عملکردی؛
ساختار خدماتی بابت دریافت منابع مالی ، انسانی ، فکری ، حمایتی و.. که از گروه ها دریافت می کند متعهدانه تر می گردد که از این همه حمایت های گروه ها به نحو مطلوبی استفاده کند.
انواع سپاسگذاری عملکردی توسط ساختار؛
۱_ مدیریت دقیق منابع مالی دریافتی از گروه ها
۲_ شنیدن تمامی ایده ها و نظرات گروه ها و مطرح سازی ان در جلسات تصمیم گیری.
۳_ پاسخ گویی دقیق و منطقی به سوالات گروه ها
۴_ تعهد یکسان ، نگاه برابر به همه گروه ها و به همه اعضا
۵_ توجه به تمامی احتیاجات گروه ها
۶_ محافظت از دارایی های تحت اختیار خود
۷_ و...

اصل روحانی سپاسگذاری ما را از نگاه ساختار را نسبت به گروه ها تغییر می دهد. دیگر ساختار تصور نمی کند منابع دریافتی از گروها وظیفه انها بوده است ، بلکه تصور می کند منابع دریافتی از گروه ها عشق گروه ها به سایر همدردهای خود است.
وقتی ما تصور کنیم ، عشق دریافت می کنیم ، عشق هم پاسخ خواهیم داد.
وقتی ما تصور کنیم اجبار دریافت می کنیم ، اجبار هم پاسخ خواهیم داد.
عشق و محبت و همدلی موجب می شود ما همیشه خدماتی باقی بمانیم.
لازمه رسیدن به اصل روحانی سپاسگذاری و در رأس آن خدمت ، تمرین اصل روحانی فروتنی است.
فروتنی گروه ها موجب شد تا به این نتیجه برسند که برای دست یابی به هدف نهایی انجمن لازم است با سایر گروه ها متحد گردند.
اصل روحانی فروتنی ، موجب شد ، استقلال سنت چهارم مانع از اتحاد ما نگردد.

فروتنی گروه ها موجب ، تمرین اصل روحانی پذیرش در گروه ها گردید ، تا گروه ها بپذیرند از منافع گروهی خود به سمت منافع جمعی انجمن قدم بردارند و دعوت اتحاد را بپذیرند.
اصل روحانی فروتنی باعث شد گروهها ، به دنبال جنگ برای تصاحب قدرت در ساختار نباشند.و هر گروهی که دارای منابع مالی و انسانی بیشتری بود نخواهد سهم نیرومندتری در تصمیمات ساختار بازی کند.
همین اصل ( اصل روحانی فروتنی) در ساختار نیز به ما کمک می کند تا ساختار خدماتی باقی بماند و هرگز حکومتی نگردد.

ما در زیر به یکسری کمک های که اصل روحانی فروتنی به ساختار کمک می کند تا خدماتی بماند و از حکومتی شدن خود داری کند اشاره خواهیم کرد؛
 
۱_ اصل روحانی فروتنی ساختار ، باعث می شود ، بپذیرد که برای ادامه خود همیشه وابسته به گروه ها می باشد.
این اصل مانع از استقلال ساختار از گروه ها می گردد.


۲_ اصل روحانی فروتنی ساختار، باعث می شود، نظرات و ایده های رسیده از گروه ها را با دقت گوش کند .

۳_ اصل روحانی فروتنی ساختار ، باعث می شود، وقتی قرار است تصمیمات مهمی گرفته شود از گروههای که روی انها تاثیر می گذارد مشورت بخواهد  و رضایت انها را  بگیرد.

۴_ اصل روحانی فروتنی ساختار ، باعث می شود زبان ساختار آمرانه و متکبرانه  نباشد.

۵_ اصل روحانی فروتنی ساختار ، باعث می شود که به صدای مخالفان و منتقدان را بشنود و بدون لجبازی و کینه جویی آنها را بررسی کند .
 
۶_ اصل روحانی فروتنی ساختار باعث می شود ، کمیته های فرعی با مشورت جمعی به حرکت خود ادامه دهد.

۷_ اصل روحانی فروتنی ساختار باعث شده است ، ساختار تمایل داشته باشد به سوالات گروه ها با روی باز پاسخ دهد.

۸_اصل روحانی فروتنی باعث شده است ، ساختار در صورت اشتباه به تصمیمات اشتباهی خود اعتراف کند.

۹_ اصل روحانی فروتنی باعث شده است ، ساختارهای ما تجملاتی رفتار نکنند.
همچنانکه در حکومت مشاهده می کنید وزارت خانه ها بیش از ادارات زیر دست خود مصارف تجملاتی دارند.

۱۰_ و...

نتیجه گیری؛
اصل روحانی فروتنی ساختار به ساختار های ما کمک می کند تا از خودمحوری در تصمیم گیریها ، منیت ها ، زبان متکبرانه و امرانه ، تجمل گرایی ، ریاست منشی ، لجبازی ها ، کینه توزی ها و رقابت ها مصون بماند


اجرایی اصل روحانی ارتباطات چگونه با ساختار خدماتی ما کمک می کند تا خدماتی باقی بماند


مفهوم اصل روحانی ارتباطات و نقش آن در حفظ ماهیت خدماتی انجمن معتادان گمنام را می توان به خوبی در مفهوم هشتم رویت کرد.


مفهوم هشتم خدماتی:
«ساختار خدماتی به انسجام و مؤثر بودن ارتباطات ما بستگی مستقیم دارد»


برای عمل به تمامی مفاهیم، حفظ انسجام و اثربخشی خدمات ما، ارتباطات دو طرفه و منظم ضروری است.ساختارخدمات ما،بر اتحاد گروه ها بنیان گذاری شده است.جهت حفظ این اتحاد، ما باید ارتباط  منظم و مستمر با انجمن داشته باشیم.گروه ها به کمک یکدیگر، ساختار خدماتی  به وجود آورده اند که برای برطرف کردن
نیازهای مشترکشان و تحقق هدف اصلیشان به آن ها کمک کنند.اثربخشی ساختارخدماتی به اتحاد مستمر گروههای na و همین طور به حمایت و راهنمایی مداوم آن ها بستگی دارد.
این مسائل فقط از طریق حفظ یک رابطه صادقانه، بازوصمیمانه ما بین همه گروه ها امکان دارد.ارتباط منظم و دائم نقش زیادی در انجام مسئولیت و اختیار نهایی گروههای ما در خدمات na دارد.از طریق نمایندگان بین گروهی، گروه ها دائماً نیروها، نیازها، ایده ها و وجدان خود را به ساختار خدماتی ارائه می دهند.با گردهم آمدن این گزارشات روشن و شفاف است که گروه ها می توانند هیأت های خدماتی و کمیته ها را راهنمایی کنند تابه na در کل خدمت کنند.

اصل روحانی ارتباط باعث می شود ساختارهای خدماتی متکی به گروه ها باشند و ایده ها و نظرات را از گروه ها جمع اوری نمایند.

 

اجرایی اصل روحانی از خود گذشتگی چگونه با ساختار خدماتی ما کمک می کند تا خدماتی باقی بماند

همانگونه که در کتاب مفاهیم خدماتی امده است،
اصل روحانی از خودگذشتگی یکی از اصول مهم خدمت است.
و هیچ اصلی اینقدر نمی تواند باعث ایجاد وجع تمایز بین خدمت با حکومت گردد.

عشق بلاعوض ، از خود گذشتگی باعث می شود خدمتگزاران ما بدون هیچ چشم داشت مالی و یا تأیید طلبی به خدمت به همدردهای خود مشغول گردند.

هر چند خدمت موجب بهبودی شخصی هر یک از خدمتگزاران می گردد ولی از خود گذشتگی بابت منابع مالی ، شهرت ، تأیید طلبی ، کسب افتحارات بیرونی ، ریاست منشی ، اقتدارگرایی و.. نیست.

از خود گذشتگی و فداکاری فعلی است که ما از پیشکسوت ها اموختیم و همانگونه که آنها تلاش کردند پیام را به ما برسانند ما هم سعی می کنیم پیام بهبودی را به سایر همدردها برسانیم.

اصل روحانی از خودگذشتگی باعث می شود ما همدردها را نصیحت و ارشاد نکنیم.
اصل روحانی از خودگذشتگی باعث می شود به دنبال تأیید طلبی ، شهرت خواهی ، ریاست منشی و کسب انواع افتخارات نباشیم.
اصل روحانی از خودگذشتگی به ما یاد آور می شود ما بابت خدمات خود ، نام انجمن را به نفع خود ضبط نکنیم و انتظارات نامعقولی از دیگر اعضا نداشته باشیم.
اصل روحانی از خودگذشتگی به ما نشان می دهد ، قرار نیست ما همیشه بالای جلسه بشینیم.
همیشه باید جایی ما را حفظ کنند.
اصل روحانی از خودگذشتگی به ما نشان می دهد دستاوردهای ما تنها مال انجمن است.
اصل روحانی از خودگذشتگی به ما نشان می دهد من بابت خدمت از دیگران برتر نیستم . این اصل موجب ایجاد و تحکیم اصل یکسانی و برابری اعضا جدید با اعضای قدیم می گردد.
این اصل موجب ایجاد و تحکیم اصل چرخش خدمت بین اعضا می گردد.


سؤال 4- در مورد اینکه چگونه مفهوم دوازدهم در یازده مفهوم دیگر بکار گرفته می‌شود بحث کنید.


مفهوم دوازدهم به ما می گوید؛
انجمن معتادان گمنام یک انجمن روحانی است.
حکومت کردن برخلاف اصول روحانی ما است.
ما بجای حکومت بایستی تابع اصل روحانی خدمت باشیم.

 «در راستای حفظ ماهیت روحانی معتادان گمنام، ساختار ما همیشه روحانی است و هرگز نباید حکومتی باشد»

مفهوم دوازدهم چشم انداز همه مفاهیم قبلی است.
مفهوم دوازده تابعیت همه ما از اصول روحانی و پرهیز از حکومت و ریاست را متذکر می گردد.
لذا همه مفاهیم قبلی باید به گونه ای باشد که؛

یک؛ مفاهیم قبلی باید تابع اصول روحانی باشد.
دو؛ مفاهیم قبلی باید موجب پرهیز ما از حکومت گردد.

در ادامه بررسی می کنیم هر یک از مفاهیم چگونه می تواند موجب گردد تا اصل روحانی خدمت بجایی حکومت در انجمن معتادان گمنام جاری گردد.

 

((برای تحقق بخشیدن به هدف اصلی انجمن ما ، گروه های na گردهم می آیند تا ساختاری بوجود آورند که موجب توسعه ، هماهنگی و تامین خدمات na در کل گردند))

مفهوم یکم موجب می گردد؛

گروه ها اصل روحانی فروتنی را تمرین کنند.

گروه ها بدنبال رقابت و جنگ با همدیگر نباشند بلکه به دنبال تحقق اصل روحانی وحدت ، تعاون ، همکاری ، ارتباط  ، مشورت باشند.

گروه ها همه تلاش خود را برای موفقیت جمعی خرج کنند و بدنبال کسب افتخارات شخصی برای گروه خود نباشند. بنابراین افتخارات شخصی در انجمن بی معناست.

مفهوم یک به ما نشان می دهد؛
ما با کمک یکدیگر می توانیم کاری انجام دهیم که به تنهایی قادر به انجام ان نیستیم.

بنابراین اصول روحانی وحدت ، همکاری ، تعاون، ارتباط ، مشورت ، فروتنی موجود در مفهوم یک و همچنین پرهیز از منیت گروهی ، پرهیز از افتخارات فردی و.. پرهیز از قدرت و حکومت است.
این مفهوم به بهترین شکل موجب آغاز اصل روحانی خدمت می گردد.


اگر مفهوم یک نبود ؛
بین گروه ها رقابت پیش می آمد.
هر گروه بدنبال بالا بردن پرچم شخصی خود بود.
هر گروه سعی در گرفتن عضو فقط برای خود داشت.
هر گروه که امکانات و پول بیشتری داشت از آن برای گرفتن امتیاز از سایر گروه ها استفاده می کرد.
هر گروه کاری می کرد تا گروه های تازه تاسیس ، نتواند ادامه دهند .
هر گروه بدنبال جذب افراد خاص متمایل می شد.
و..
در اصل مفهوم یک با وجودش موجب برچیده شدن حکومت ، استبداد، سلطه گری در انجمن گردید

 


مفهوم دوم؛
مسئولیت و اختیار نهایی برای خدمات در na با گروه های na است.

مفهوم دوم بر پایه اصول روحانی مسئولیت ، تعهد ، اختیار و مشارکت بنا شده است.

گروه ها چون ساختار را بوجود اورده اند اختیار نهایی آنرا بدست دارند.
گروه ها متعهد هستند ، منابع مالی ، انسانی ،  وجدان و ایده ها را برای ساختار تأمین کنند.


به قول کتاب دوازده مفهوم خدماتی؛
مفهوم دوم را می توان به عنوان راهی برای گفتن این سخن از سوی گروه ها به ساختار خدماتی در na به حساب اورد که؛ با منابع روحانی ، شخصی و مالی که ما برای شما فراهم کرده ایم مسئولانه برخورد کنید ، خواستار نظرات ما باشید و رهنمود های ما را نادیده نگیرید.


گروه های na  اختیار دار همه امور خدماتی در انجمن ما هستند و باید به طور مداوم در مورد مسائلی که بر انها اثر می گذارد مورد مشورت قرار گیرند.

اصل روحانی اختیار ، مسئولیت ، تعهد و مشورت در مفهوم دوم در معنای ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتی در مفهوم دوازدهم به صراحت بیان شده است.

بطوری که در کتاب مفاهیم در مفهوم دوازده می خوانیم؛

ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتی ، حکم می کند که نظرات دیگران در هنگام تصمیم گیری و رضایت دیگران هنگامی که تصمیمات ما بر روی آن ها اثر می گذارد و همکاری دیگران وقتی که این تصمیمات روی ما تأثیر می گذارد را بررسی کنیم.


دقیقا ذات و ماهیت غیر حکومتی ساختار خدماتی بر گرفته شده از اصول روحانی مفهوم دوم است.

با رعایت مفهوم دوم  ، می توانیم امید داشته باشیم که ساختار هیچ گاه حکومتی نگردد و همیشه خدماتی باشد.

ساختار ما وقتی حکومتی می گردد که گروه ها به مفهوم دوم عمل نکنند و منابع لازم را در اختیار ساختار نگذارند.
و همچنین به پاسخ خواستن از ساختار اقدام نکنند.

 


مفهوم سوم اشاره دارد؛
گروه های na اختیارات لازم را به ساختار خدماتی جهت انجام مسئولیت های شان واگذار می کند.

مفهوم سوم از اختیارات لازم سخن می گوید نه اختیارات مطلق.

در کتاب مفاهیم خدماتی صفحه ۶ می خوانیم؛
واگذاری اختیار می تواند هم به گروه ها و هم به ساختار خدماتی آزادی عمل بیشتری بدهد . تصمیم های خدماتی که بر روی گروه ها تأثیری مستقیم ندارد می تواند سریعا گرفته شود.

متن فوق به خوبی اشاره می کند ، ما اختیارات لازمی را به ساختار اعطا می کنیم که منجر به حکومت ساختار بر گروه ها نگردد.

در ضمن این مفهوم اشاره می کنند ، گروه ها باید اختیارات لازم را برای ساختار تعریف کنند و به ساختار بگویند چه وظایفی بر عهده آنها می گذارند.
و در حین حال با انتخاب و ارسال  خدمتگزار امین و مسئول به ساختار به کارهای ساختار نظارت داشته باشیم.
تعیین حدود اختیارات ، تعیین خدمتگزاران متعهد ، کسب پاسخ از ساختار باعث می گردد ساختار همیشه خدماتی باقی بماند.

مفهوم سوم مانع از چندین ویژگی حکومتی شدن ساختار می گردد؛

۱_ از ویژگی های حکومت ، تصمیم برای مسائل مرتبط و تاثیر گذار بر زیرمجموعه خود است ، در صورتی که مفهوم سوم مانع از این می گردد.
که ساختار تصمیمات خودمحورانه که بر روی گروه ها تأثیر مستقیم داشته باشد بگیرد.

۲_ دیگر ویژگی های حکومت ، داشتن اختیارات باز است ، اما اختیاراتی که گروه ها به ساختار می دهد تعریف شده است.

۳_ از ویژگی های حکومت ها ، خودمحوری در تصمیم گیری های خود است ، در صورتی که مفهوم سوم ، ساختار را  وادار به مراجعه به رای وجدان گروهی می کنند.
و همچنین گروه ها هر یک دارای نمایندگانی در ساختار هستند .

خلاصه؛
با تعیین محدوده اختیارات لازم در مفهوم سوم می توانیم مانع از حکومتی شدن ساختار گردیم و کاری کنیم تا مفهوم دوازده اجرا گردد.
اگر محدوده اختیارات لازم تعیین نگردد، اگر به ساختار اجازه تصمیم گیری خودمحورانه در مسائلی که بر گروه ها تأثیر مستقیم دارد بدهیم هرگز نمی توانیم دارای ساختار خدماتی باشیم .
 

مفهوم چهارم می گوید؛
رهبری موثر در na  ارزشی والا دارد ، ویژگی های رهبری هنگام انتخاب خدمتگزاران مورد اعتماد باید مورد توجه قرار گیرد.

انتخاب یک رهبر موثر می تواند ما را از درگیری با دیکتاتوری ، استبداد ساختار و حکومتی شدن ساختار نجات دهد .
انتخاب یک رهبر موثر باعث می شود که ساختار ما خدماتی باقی بماند.

نکته؛
چرا در انجمن na  ما تنها دنبال انتخاب رهبران حرفه ای نیستیم.

انتخاب یک رهبر حرفه ای بدون توجه به فرایند بهبودی وی باعث می شود ، ما رهبرانی را انتخاب کنیم که تصور می کنند بر اندیشه گروها و اعضا حاکم هستند .
یک رهبر حرفه ای بدون داشتن بیداری روحانی می تواند عنصر خودمحوری باشد که تنها به فکر خودش بسنده می کنند.

برای همین همیشه در انتخاب یک فرد به خود فرد اعتماد می کنیم نه به مهارتهای فرد.

در کتاب مفاهیم صفحه ۸و ۹  می خوانیم؛
سوابق شخصی و مدارج تحصیلی و حرفه ای ، اگر چه موثر و یاری دهنده است ، اما لزوما دلیل رهبری موثر نمی باشد . وقتی خدمتگزار مورد اعتماد انتخاب می کنیم ، بهر حال به خود فرد اعتماد می کنیم و نه فقط به مهارت های او . یکی از نخستین نکاتی که هنگام انتخاب خدمتگزار مورد اعتماد به دنبالش هستیم ، فروتنی است.

نکته؛
ویژگی یک رهبر موثر موجب می شود ، ما ویژگی یک رهبر خودکامه را از خدمتگزاران بگیریم و کسی را انتخاب کنیم که خدمتگزار باشد نه دیکتاتور.

بنابراین مفهوم چهارم به ما کمک می کند خدمتگزاران ساختار را کسانی برگزینیم که خواهان خدمت باشند نه خواهان حکومت.

توجه؛بسیاری از ویژگی های یک رهبر موثر متضاد با ویژگی یک رهبر خودکامه است.

برخی از ویژگی های یک رهبر موثر که متضاد با ویژگی های یک رهبر خودکامه است؛
۱_ فروتن هستند
۲_ دائم درخواست کمک ، نصیحت و راهنمایی می کنند
۳_ از راه الگوسازی و کسب احترام بدنبال خدمت هستند، هیچ گاه به وسیله حکم متکبرانه و مکلف کردن دیگران بدنبال خدمت نیستند
۴_ خصوصیات شخصیتی انها نشانگر بیداری روحانی است.
۵_ گزارش واقعی و کامل فعالیت های خود را به گروه ها می دهند
۶_ بطور راستین و درستین به سخنان دیگران گوش می دهند.
۷_ شهامت قبول اشتباهات خود را دارند.
۸_ تسلیم اصول منطقی هستند
۹_ در حین حال که بر اصول منطقی پایدارند ، مصالحه می کنند ، مخالفت می کنند ولی ناسازگار نیستند.
۱۰_ دنبال خوانندن و اموختن نشریات و منابع دردسترس هستند.
احساس نمی کنند عقل کل هستند
۱۱_ دائم در کارها با افراد با تجربه در ان کار و زمینه مشورت می کنند
۱۲_ متعهد به مسئولیت های خود هستند.
۱۳_ صداقت دارنند
۱۴_ روشن بینی دارند
۱۵_ تمایل به خدمت دارند.
۱۶_ اجازه خدمت به دیگران را می دهند و زمینه برای خدمت تازه واردین مهیا می کنند
۱۷_ به صندلی خدمتی خود نمی چسبند .رعایت اصل چرخش خدمت
۱۸_ خوش برخورد و مودب هستند.
۱۹_ تفاوت بین اصول و شخصیت ها قائل می شوند.
۲۰_ و....

خلاصه؛

ما با انتخاب رهبران موثر در مفهوم چهار می توانیم به مفهوم دوازدهم برسیم و ساختار ما همیشه خدماتی باقی بماند و هرگز حکومتی نگردد.

 


مفهوم پنج می گوید؛
برای هر مسئولیتی که به ساختار خدماتی واگذار می شود ٬ باید محدوده تصمیم گیری و پاسخ گویی به وضوح تعریف گردد.


مفهوم پنج به صراحت به گروه ها می گوید؛

مسئولیت های خدمتگزاران ساختار را درست و اصولی تعریف کنید.

وقتی مسئولیت های هر خدمت در ساختار اصولی و درست تعریف گردند ، ساختار توان سخت افزاری و نرم افزاری برای حکومت کردن را نخواهد یافت.

وقتی مسئولیت های ساختار صرفا خدماتی تعریف گردد . ساختار هیچ وسیله ای برای حکومت کردن نخواهد یافت.

وقتی به ساختار گفته شود گروه ها شما را ایجاد کرده اند و شما حق احداث گروه جدیدی را ندارید.
ساختار نمی تواند حکومتی شود.

ساختار وقتی حکومتی می گردد که برعکس عمل کند , یعنی خودش بخواهد گروه های جدیدی احداث کند یا بخواهد مستقیما خط مشی گروه ها را انتخاب کند.

دقت در تعریف وظایف ساختار بسیار با ارزش است.

در ادامه مفهوم پنج تاکید می کند ، پس از تعریف دقیق حدود وظایف و اختیارات خدمتگزاران ساختار ، گروه ها باید حق پاسخ گویی از خدمتگزاران مورد اعتماد خود را نیز تعریف کنند.

برای مثال؛
گروه ها به ساختار اجازه دادند ٬ در صورت تمایل گروه های نوپا به انها خدمات ارائه کنند.
اما اگر بحث نظارت و تعریف دقیق مسئولیت خدمتگزاران ساختار به درستی صورت نگیرد:
ساختار در گروه های نوپا بدون اجازه دخل و تصرف خواهد نمود.
ساختار گاهی گروه نوپایی را خودش تشکیل خواهد داد.
ساختار گاهی بدون اجازه گروه ها مکان گروهی را تغییر خواهند داد.
ساختار در واقع روش حکومت را در پیش خواهد گرفت.

تردید نکنید بدون مفهوم پنجم ٬ ساختار حکومتی خواهد شد.


خلاصه؛
تعریف دقیق و اصولی اختیارات و وظایف هر یک از اعضای ساختار .
تعریف دقیق پاسخ گویی هر یک از اعضای ساختار .
نظارت دقیق بر اجرای مفهوم پنجم.
موجب می شود ساختار در مسیر روحانی قدم بردارد و نخواهد حکومتی گردد.

اجرای مفهوم دوازدهم خدماتی  بستگی به گروه ها دارد تا چقدر ابزار حکومتی شدن را در اختیار ساختار بگذارد.


سوال فرعی؛
گفتگو با مالک ساختمان جلسه ( موجر ) برعهده کیست؟
آیا گروه باید از اطلاع رسان باید درخواست کند با مالک (موجر) گفتگو کند؟


برای توضیح این مورد باید به هدف از احداث ساختار توجه گردد.
ما چرا ساختارخدماتی را احداث کرده ایم؟

مگر ما به این دلیل ساختار خدماتی را تشکیل ندادیم که بار اضافی از گروه ها گرفته شود و گروه ها بتوانند به خدمات خود به صورت پویا تری ادامه دهند.

حال من یک سوال معکوس دارم؛

ساختار چقدر سنگینی باراضافی را می تواند بر دوش خود تحمل کند؟

رابطه گروه با ساختار یک رابطه تعاملی و همکاری است.
همانگونه که گروه ها در پی کاهش بار اضافی برای عملکرد پویا هستند  یک ساختار خدماتی نیز نیازمند کاهش بار اضافی برای دستیابی به عملکرد پویا است.

مثال؛
من وزنه صد کیلویی را نمی توانم بلند کنم می روم دوستم را به کمک می طلبم .
آیا چون دوستم برای کمک من آمده است باید من دست از کار بردارم و به دوستم بگویم شما وزنه صد کیلویی را بلند کنید.

مسلما اصل روحانی همکاری و تعاون به ما می گوید؛
بار اضافی که قادر به انجام آن نیستی را به ساختار منتقل کن.
و تا جایی که می توانی  خودت مستقل باش.

استقلال گروه ها تا جایی است که می توانند بصورت اصولی و روحانی به وظایف خود عمل کنند.

مسلما گروه های قدیمی پتانسیل لازم را برای مذاکره با موجر را دارند.
مگر گروهی نوپا باشد و خدمتگزاران گروه ترجیح دهند با کمک و مشورت اطلاع رسان با موجر گفتگو کنند.

کودک تا وقتی نوپا است ، مادرش بند کفش های او را خواهد بست..
اما اینکه مادری بند کفش نوجوانی را ببندد خیانت به نوجوان است.

وظایف ساختار کمک رسانی است و این کمک رسانی تا جایی مجاز است که گروه استقلال خود را از دست ندهد.
وظایف بیش از حد ساختار خدماتی به مانند مادری می مانند که کفش فرزند برزگسال خودش را می ببندد.

 


 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan